تصمیم گیری در زندگی، بیشترین نقش را در تعیین سرنوشت ما دارد. تصور یک سری از افراد این است که سرنوشت ما از قبل نوشته شده است و ما نقشی در سرنوشت و تقدیر خودمان نداریم، اما یک سری دیگر معتقدند که ما خودمان سرنوشت و تقدیرمان را رقم میزنیم.
از این صحبت های فلسفی که بگذریم به این حقیقت میرسیم که ما در این نقطه از زندگیمان هستیم چون انتخابهایی کردهایم که ما را به این نقطه رسانده است. هر چند که ممکن است خیلیها با این گفته مخالف باشند و بگویند ما مجبور بودهایم و روزگار باعث شده که ما به اجبار یک سری انتخابها و تصمیمات را در زندگی داشته باشیم.
بعضیها هم ممکن است بگویند: درست میگویید، ما خودمان انتخابکننده هستیم و خودمان انتخاب کردهایم که در این موقعیت از زندگی باشیم. نظر شما چیست؟
تصمیم گیری زندگی ما چه نتایجی را می گذارد؟
در مسیر زندگی ما مدام در سر دوراهیهای ساده و سخت هستیم و مدام باید انتخاب کنیم. ما در تصمیم گیری همیشه با تعدادی گزینه مواجه هستیم؛ چون تا زمانی که یک گزینه بیشتر نداریم عملاً تصمیم گیری معنایی ندارد. هر انتخابی ما را وارد یک مسیر تازه میکند، درنتیجه زندگی امروز ما حاصل تصمیمهای گذشته ی ماست، پس قطعا فردای ما هم با تصمیماتی که امروز میگیریم شکل میگیرد. بنابراین حتماً متوجه هستید که تصمیمات ما چقدر در زندگی و سرنوشت ما نقش مهمی دارد.
چرا تصمیم گیری برای ما سخت است؟
بسیاری از ما از پذیرش مسئولیت تصمیمهای مهم زندگی خودمان ترس داریم، به این معنی که ممکن است تصمیمی را انتخاب کنیم اما در جهتش اقدام نکنیم. برای مثال خیلی از افراد از تغییر صحبت میکنند و برنامه ریزی میکنند و تصمیم میگیرند که مسئلهای را در زندگیشان تغییر دهند. اما گرفتن چنین تصمیمی نیازمند مسئولیتپذیری است، درواقع برای ایجاد هر تغییری در زندگی، باید بهای آن را بپردازیم. اغلب ما به دنبال تغییر هستیم اما تغییرِ بدون درد، بدون بها و بدون صرف زمان میخواهیم.
اینکه ما مسئولیت انتخابمان را بپذیریم یعنی حاضریم بهایش را بپردازیم، برایش زمان و انرژی بگذاریم و رنجش را تقبل کنیم. شاید حتی بهای تغییر، دل کندن از چیزهایی باشد که دوستشان داریم و به آنها دلبستهایم، و یا شاید گاهی ما از عاقبت تصمیمان نگرانیم و ترجیح میدهیم که تصمیم گیرنده نباشیم و مجبور هم نباشیم عقوبتی را هم تجربه کنیم. بنابراین بجای اینکه خودمان تصمیمگیرنده باشیم، تصمیم گیری را بر عهده دیگران میگذاریم.
برای مثال ممکن است در یک جمع دوستی از فرد سوال شود که به نظر تو فست فود بخوریم یا غذای سنتی؟
در آن لحظه این فرد با خودش فکر میکند که الان من بگم فست فود، بعداً همه کاسه کوزه ها سر من میشکنه! بهتره چیزی نگم… و فقط پاسخ میدهد برای من فرقی ندارد هر جا همه بروید من هم میآیم.
دادن چنین پاسخی، یعنی نپذیرفتن مسئولیت انتخاب به دلیل ترس از قضاوت یا تنبیه.
خلاصه مسئولیت پذیری کار سختی است چون به معنای پذیرفتن بهای انتخابمان است. اما ما میتوانیم با تلاش برای رشد و توسعه فردی تصمیمهای بهتری را در زندگی اتخاذ کنیم.
ویژگی یک تصمیم خوب :
- به کسی آسیب نخوره
- اثر ماندگار داشته باشه
- فرد به خودش افتخار کنه
یک تصمیم گیری، میتواند روی زندگی ما، خانواده ما و دنیای اطراف ما اثرگذار باشد. برای اینکه تصمیمات خوبی اتخاذ کنیم، باید توجه کنیم که تصمیم ما به کسی صدمه نمیزند.
از طرفی نشانهی یک تصمیم خوب این است که که ماندگار باشد، یعنی هیجانی و لحظهایی نباشد، شاید دیده باشید که دو نفر با هم بحث و دعوا میکنند و در لحظه تصمیم میگیرند که همدیگر را بلاک کنند، اما در اکثر مواقع بعد از چند ساعت پشیمان میشوند و دوباره همدیگر را از لیست سیاه خارج میکنند. این یعنی تصمیمشان لحظهای بوده و ماندگار نبوده.
و در نهایت آخرین نشانه از یک تصمیم خوب این است که فرد به تصمیمش افتخار کند، این به این معنی نیست که الزاماً فرد از انتخاب و تصمیمش خوشحال باشد. حتی ممکن است تصمیمی که فرد میگیرد سخت باشد، اما فرد در بخش درونیاش یعنی عزت نفس رضایت دارد. این به این معناست که تصمیمی که شخص میگیرد، خارج از سختی یا آسانیاش، اینکه به نفعش باشد یا به ضررش، او را خوشحال کند یا ناراحت، در هر حال با عزت نفس این تصمیم را گرفته است و احساس غرور و افتخار دقیقا در همین شرایط خودش را نشان میدهد.
انواع تصمیم گیری
۱- آگاهانه ( هشیارانه – منطقی )
۲- ناآگاهانه ( ناهشیارانه – هیجانی )
چگونه عاقلانه تصمیم بگیریم؟
تصمیمات آگاهانه تصمیماتی هستند که ما برای انتخابمان دلیل داریم و میتوانیم درباره آن توضیح دهیم و آن را تحلیل کنیم. برای مثال اگر از فردی سوال کنیم که چرا آخر هفته ها در تور آموزشی تفریحی مرکز مشاوره روانشناسی سلامت شرکت میکنی؟ توضیح بدهد که دلایل زیادی دارد.
مثل اینکه میتونم هم از طبیعت لذت ببرم، هم دوستای قدیمیم رو ببینم و هم با دوستان جدید آشنا بشم. از طرفی در هر جلسه با مطالب جدیدی در کلاس آموزشی خودشناسی، از خودم کشف میکنم که وقتی بررسی میکنم میبینم خیلی به زندگیم کمک کرده، یه مطلب دیگه اینکه فرصت اینو دارم که با زندگی و دغدغهها و موفقیتهای افراد دیگه هم آشنا بشم و…
همانطور که میبینید، آن شخص دلایل زیادی برای شرکت در آن تور آموزشی تفریحی دارد و میتواند در مورد هرکدام از آن دلایل، توضیحات قابل توجهی داشته باشد. این یعنی همان انتخاب آگاهانه که انتخابی که پشتش دلیل و برهان و استدلال و منطق است.
تصمیمات ناآگاهانه چه ویژگی هایی دارند؟
تصمیمات ناآگاهانه تصمیماتی هستند که شخص برای انتخابی که انجام میدهد دلیل و توضیحی ندارد. برای مثال اگر از فردی سوال کنند که چرا لباس زرد پوشیده ای؟ ممکن است بگوید چون زرد رنگ مورد علاقه ی من است. اما اگر توضیح بیشتری از او بخواهیم، مثلا سوال کنیم که چرا زرد رنگ مورد علاقهات است، ممکن است دیگر جوابی نداشته باشد و بگوید نمیدانم.
به این سوال در شرایط مختلف فکر کنید
چی میشه که ما در شرایط خاصی تصمیم میگیریم:
قهر کنیم، لج کنیم، دروغ بگیم، فاصله بگیریم، بدگویی کنیم، تیکه بیاندازیم، سرکوب کنیم، تحقیر کنیم، محبت کنیم، شوخی کنیم و…
آیا بیشتر تصمیمات ما آگاهانه است یا ناآگاهانه ؟
برای اینکه متوجه شوید تصمیماتتان چقدر آگاهانه است و چقدرناآگاهانه، پیشنهاد میکنم تمرین زیر را انجام دهید.
تمرین مهارت تصمیم گیری
ده تا از تصمیمات اخیر خود را بنویسید و از خودتان دلیل انتخابتان را بپرسید و ببینید از ده تا تصمیم اخیرتان چند تا آگاهانه بوده و چند تا ناآگاهانه؟
شما عزیزان میتوانید برای رزرو وقت مشاوره با آزاده مسکوک روانشناس بالینی، با شماره زیر تماس بگیرید.
تلفن: 02166179231
گرد آورنده: آزاده مسکوک روانشناس بالینی
- نکاتی درمورد تصمیم گیری که قبلاً نمیدانستید! - 21 اسفند 1400
- خطاهای شناختی چه فرقی با خطای ذهنی دارند؟ - 1 آذر 1400
- خودباوری چیست و چگونه می تواند ما را موفق کند؟ - 24 مهر 1400
2 دیدگاه دربارهٔ «نکاتی درمورد تصمیم گیری که قبلاً نمیدانستید!»
سلام وقت بخیر
من چند وقت پیش درگیر یه موضوعی بودم که باید تصمیم مهمی میگرفتم
قبل این که با خانوم مسکوک صحبت کنم
تصمیم گرفته بودم یا این شرایطی که دارم پذیرفته میشه از طرف مقابل یا کلا دیگه منتفی میشه این توافق
بعد از اینکه صحبت کردم با خانوم مسکوک متوجه شدم که این تصمیمی که گرفتم هیجانی بوده و من تو این موضوع یه ایدالی تو نظرم بود که یا این شرایطی که من میگمو قبول میکنن یا دیگه باهاشون مذاکره نمیکنم
ولی نکته مهمی که استاد بهم گفتن این بود که من تو این موضوع یه ایدالی تو نظرم هست ولی واقعیت یه چیز دیگس و وقتی واقعیت موضوع و برسی کردیم باهم به این نتیجه رسیدم که در مورداین موضوع طبق واقعیت موجود میتونم مذاکره کنم با طرف مقابل و نتیجه آیی که گرفتم طبق واقعیت موجود خیلی مثبت و عالی و موفقیت امیز بود
بسیار عالی، واقعا بهتون تبریک میگم که انقدر پیگیرانه به دنبال رشد و موفقیت خودتون هستید
ممنونم از اینکه تجربتون رو در اختیارمون گذاشتید،
همیشه در مسیر رشد باشید و موفق باشید.